سفارش تبلیغ
صبا ویژن
out of world
یادداشت ثابت - یکشنبه 92 تیر 3 :: 11:2 عصر :: نویسنده : رامین

حکایت شیری که عاشق آهو شد

شیر عاشق

شیر نری دلباخته‏ی آهوی ماده شد.

شیر نگران معشوق بود و می‏ترسید بوسیله‏ حیوانات دیگر دریده شود.
از دور مواظبش بود…
پس چشم از آهو برنداشت تا یک بار که از دور او را می نگریست،
شیری را دید که به آهو حمله کرد. فوری از جا پرید و جلو آمد.
دید ماده شیری است. چقدر زیبا بود، ...

گردنی مانند مخمل سرخ و بدنی زیبا و طناز داشت.
با خود گفت: حتما گرسنه است. همان جا ایستاد و مجذوب زیبایی ماده شیر شد.
و هرگز ندید و هرگز نفهمید که آهو خورده شد…
نتیجه اخلاقی : هیچ وقت به امید معشوقتون نباشید !! و در دنیا رو سه  چیز حساب نکنید اولی خوشگلی تون دومی معشوقتون و سومی را یادم رفت. اها اینکه تو یاد کسی بمونید وقتی لازمه .




موضوع مطلب :

درباره وبلاگ


آرشیو وبلاگ
پیوندها
صفحات وبلاگ
لوگو

آمار وبلاگ
بازدیدامروز: 0
بازدید دیروز: 8
کل بازدیدها: 84593

011

قالب بلاگفا

قالب وبلاگ

purchase vpn

بازی اندروید